ارومیه زمینه ساز انسانهای تجربه باور بوده است
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۲۵۹۲۵
رییس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان با بیان اینکه ارومیه زمینه ساز انسانهای تجربه باور بوده، گفت: ارومیه به چند دلیل شهری بسیار پر خاطره و پر روایت است؛ چرا که مرکز ثقل ارتباطی در مسیر جاده هویت ساز ابریشم و بستر ساز تفکرهای تجربه باور است.
به گزارش ایمنا به نقل از سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان، محمد عیدی در نشست "اصفهان از فراز نقشه ها" با محوریت بازشناسی و بازنگری نقشه های شهر اصفهان از منظر تاریخی جغرافیایی گفت: دکتر سیروس شفقی در سال ۱۳۴۵ بنیان گذار رشته جغرافیا در دانشگاه اصفهان بود؛ نخستین کتاب جغرافیای اصفهان به همت وی در سال ۱۳۵۰ به چاپ رسید و در سال ۱۳۵۶ در رشته جغرافیا، کُرسی استادی این دانشگاه را به دست آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: استاد شفقی، زاده ارومیه است؛ ارومیه به چند دلیل شهری بسیار پر خاطره و پر روایت است؛ چرا که مرکز ثقل ارتباطی در مسیر جاده هویت ساز ابریشم و بستر ساز تفکرهای تجربه باور است؛ امروز در تکاپوهای مدرن که بنگریم در دو قرن اخیر، ارومیه شهری پیشتاز بود و اولین مدارس جدید در شهر ارومیه ایجاد شد.
رییس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان با بیان اینکه ارومیه زمینه ساز انسانهای تجربه باور بوده، تصریح کرد: هرکس با داستان های اسطوره ای آذری زبانان آشنا باشد میداند که کمتر داستان اسطوره ای را میتوان یافت که در آن قهرمان بمیرد؛ بلکه قهرمان باید زنده بماند و خالق زیبایی و هنجار آفرین باشد؛ قهرمان داستانهای آذری زبانان همگی شکست ناپذیرند.
وی اظهار کرد: ارومیه ویژگی دیگری هم دارد؛ ما دو مکتب عاشیق در آذربایجان داریم؛ یکی مکتب تبریز است که بیشتر به کنسرت، مانند است و همنوایی میکنند؛ دیگر از ناب ترین سنت عاشیقی مخصوص ارومیه است.
عیدی با بیان اینکه سنت عاشیقی همان چیزی است که ما به آن عشق بازی میگوییم، ادامه داد: سنت عاشیقی از آن حیث که گستره ارتباطی بسیار قوی دارد در سنت عاشیقی ترکیه، عاشوریان و مسیحیان هم تاثیر گذاشته است. فرق بین سنت عاشیقی تبریز با ارومیه در این است که فعال مایشاء دارد؛ سنت عاشیقی ارومیه خودِ عاشیق است؛ یعنی هم می خواند هم می نوازد؛ هم می سازد هم میسوزد؛ هم می خروشد هم می نالد.
وی افزود: یک عاشیق در آذربایجان به نام العسگر هست که بسیار مشهور است؛ وی در یک ترانه ای خصلت های عاشیق ها را گفته است و چون فضای آذری زبانان خیلی زیاد تحت تاثیر فضای تربیتی عاشیق است، خصلت هایی که وی در ترانه اش گفته است را ذکر می کنم تا با خصلت هایی که در استاد سیروس شفقی وجود دارد مقایسه کنیم.
رییس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان افزود: العسگر می گوید عاشیق کسی است که جهان گرد باشد؛ به طبیعت عشق بورزد؛ ادب دان و ادب آموز باشد؛ در معرفت ره کمال پوییده باشد؛ خلق را از معرفت چیزی آموزد؛ قیمت کلمه را بداند؛ از سخنش گوهر ببارد؛ قلبی صاف و نیتی صاف داشته باشد و بسان عقربه ای دور حقیقت بچرخد.
عیدی گفت: وقتی این خصلت ها را می خواندم متوجه شدم که دقیقا با خصلت های دکتر سیروس شفقی مطابقت دارد؛ از این حیث بر خود واجب دانستم تا از طرف خودم، شهردار اصفهان و شورای شهر اصفهان در این جلسه حضور پیدا کنم و به دکتر شفقی بگویم که شما در اصفهان، مهمان نیستید بلکه میزبان هستید و روایتگر بزرگ شهر ما هستید.
وی ادامه داد: دکتر شفقی به حکم سنت عاشیقی، عاشق است و به خوبی از عهده بزرگ ترین مسئولیت اجتماعی در شهری که در آن متوطن شده، برآمده است؛ وی شاخص مسئولیت اجتماعی در اصفهان است و ما قدردان ایشان هستیم چراکه مایه افتخار و ابتهاج ما هستند؛ در کلام و نوشته های ایشان هویت خود را می یابیم و می جوییم و روایتهای ناخوانده از شهرمان را پیدا می کنیم و از همه مهمتر اینکه ایشان اصفهان دوستی را به یک مسئله اجتماعی در بطن جامعه مدنی تبدیل کرده اند.
کد خبر 405895منبع: ایمنا
کلیدواژه: محمد عیدی سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان جغرافیا دانشگاه اصفهان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۲۵۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی شبیخون فرهنگی
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیستبوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.